یادداشتهای یک طلبه از درس های آیت الله صفایی

کپی بدون ذکر منبع جایز نیست
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۳۰

درس تفسیر 1393/10/9


درس تفسیر حضرت آیت الله صفایی با موضوع «آیات متقابل در قرآن» که سه شنبه هر هفته در تربیت معلم بوشهر برگزار میشود:


بسم الله الرحمن الرحیم

 

مقدمه

انسان با قرآن یعنی انسان با خدا وبدون قرآن یعنی گرفتار بدبختی ها وبیچارگی های دنیای مادی می شود. آیات متقابل دو روی یک سکه هستند که مسأله رابه ما نشان می دهند چون بسیاری از امورات و موضوعات مسائل زندگی انسان مانند یک سکه دو روئی است یعنی یک روی آن مثبت وروی دیگر منفی است یا روی دیگر آن نجات وروی دیگر آن سکوت است.اگر آیات قرآن یک روی را به ما نشان دهد مثلا روی مثبت نشان دهد ممکن است انسان به روی منفی توجه نکند واگر هر دو روی سکه را نشان دهد روی مثبت وخوب خودش را زیبا نشان می دهد وروی منفی برعکس آن است.موضوع این جلسه زندگی تقوائی و زندگی آلوده به گناه است.سوره توبه آیه 109 می فرماید: (أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ تَقْوى‏ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلى‏ شَفا جُرُفٍ هارٍ فَانْهارَ بِهِ فِی نارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ)ترجمه: آیا کسى که بنیاد [کار] خود را بر پایه تقوا و خشنودى خدا نهاده بهتر است یا کسى که بناى خود را بر لب پرتگاهى مشرف به سقوط پى‏ریزى کرده و با آن در آتش دوزخ فرو مى‏افتد؟ و خدا گروه بیدادگران را هدایت نمى‏کند.) به طور متقابل ارزش زندگی را به انسان تذکر میدهد.

بخش اول آیه: هرکس زندگی خود را بر اساس تقوا و رضایت الهی بنا نهاده، ساختمان بنای زندگی خودش بر زمین محکم تقوا نهاده واین یک روی سکه است، یا آن کسی که ساختمان زندگی و عمرش بر زمینی بنا نهاده که آن زمین سست است و گذشته از سست بودن کنار پرتگاه است و هر لحظه ممکن است از آن سنگ ریزش کند. خداوند زندگی انسان را مانند یک زمین و بنا تشبیه می کند که انسان معمار خودش است. لذا خداوند زندگی انسان را به سکه دو رو تشبیه می کند و یک روی آن گناه آلود وسقوط و روی دیگر مانند راه نجات است.وکسانی که زندگی خود را براساس تقوا بنا می کنند مانند پیامبران و ائمه هستند و در مسلک صعود الهی هستند ولی کسانی که زندگی پر از گناه دارند رو به عقب سقوط می کنند. زندگی تقوائی یعنی زندگی بر اساس دین یعنی از همه نعمت های الهی استفاده  کردن بدون معصیت ولی زندگی گناه آلود یعنی بر مسیر سقوط لذا حضرت علی«ع» می فرماید:«اوصیکم بتقوی الله»

اوصیکم بتقوی الله یعنی زندگی بر اساس الهی باشد منظور از زمام یعنی تقوای الهی خوب تکیه گاهی است وسست نیست وقوام یعنی محکم است چون که داده خداوند است یعنی اگرکسی تقوا داشته باشد خود زندگی را مدیریت می کند وتمام محاسباتش در زندگی الهی است ولی کسی که زندگی او را مدیریت می کند هرچه که زیبا باشد اورا به خود جلب می کند ودنیا هزاران جاذبه کاذب دارد وانسان برده دنیای هزار چهره می شود وزندگی او را مدیریت می کند وفرق می باشد بین آن دو یعنی کسی که زندگی اورا مدیریت می کند یک روز زندگی به او می گوید نماز بخوان یک روز دیگر می گوید نخوان روزی می گوید فلان کار کن یا آن کار رانکن وانسان دارای زندگی مدیریتی نمی شود «فتمسکوا بها» یعنی پس تمسک جوئید وبه تقوا چنگ زنید، تقوا در این دنیا عامل نجات شما است وشخصیت انسان را معماری می کند «ومسلکها واضح»یعنی دینداری«و سالکها رابح» یعنی کسی که در راه دین پیش می رود انسانی سودمند است. این در صورتی است که انسان تقوا داشته باشد.

ویژگی های انسانی که درزندگی تقوا رعایت می کند :

1. استواری و موفقیت:یعنی هیچ خوفی از آینده ندارد«ومن اتقی واصلح فلا خوف ولا هم یحزنون» یعنی کسی که دغدغه اقتصادی داشته باشد اگر زندگی اقتصادی اش بر اساس تقوا باشد بعنی هوشیاری وحلال خواری، مشکلی نخواهد داشت و همچنین در آینده دارای همسری مهربان خواهد شد ودر آینده به کمالات می رسد.

2. بیرون رفتن ازچالش های درون زندگی:«من یتق الله یجعل له مخرجا»یعنی هرکس تقوای الهی را رعایت کند خداوند راهی را برای خروج ازچالش ها به او نشان می دهد، مثلا چالش اقتصادی،چالش خانوادگی، چالش علمی، چالش اجتماعی.

3. معیت الهی :کسی که تقوای الهی داشته باشد یعنی خدا با اوست وهیچ غمی ندارد مثلا ما مانند بچه های کوچولو هستیم که اگر کسی بخواهد ما را دعوا کند ما سراغ بزرگترها می رویم تا ما را همراهی کنند وچه کسی ازخداوند بزرگتر است در این دنیا.

4. محبوبیت الهی: «إنّ الله یحب المتقین» یعنی خداوند متقین را دوست دارد و به افراد متقی برکاتی نازل می کند و یکی از آن برکات این است که به ملائکه ها امر میکند که فلانی را برای نماز شب بیدار کن ویکی دیگر از آن برکات این است که ناراحتی برای آنها معنی ندارد چون که می دانند چیزی که در این دنیا می ماند نوع برخورد من است با مشکلات یا ناراحتی ها که اکر دینی باشد می ماند و اگر غیر دینی باشد نابود خواهد شد.

در تائید این مطلب داستانی را ذکر خواهیم کرد وآن پادشاهی بود ویک نگین گران قیمتی داشت و می خواست در شادی غفلت نکند وو در ناراحتی حزن نداشته باشد مطلبی را بر آن نگین بنویسد و از مشاوره های زیادی طلب مشورت کرد ولی مشورت های آنان را نپذیرفت تا آنکه زاهدی آمد و به اوگفت: وقت شادی بگذرد این هم

پادشاهی در ثمین                        برانگشتری داشت

خواست نقشش باشد دواثر            هر زمان افکند در آن نظر

گاهی شادی نگردد در غفلت          وقت اندوه نباشد در حسرت

هر چه فرزانه بود در ایام                 کرد انذیشه ای ولی خام

ژنده پوشی پدید شد در دم             گفت بگذرد این دم

وقت شادی بگذرد این هم

 

5. سعادت اخروی: یعنی دنیا در قبال زندگی آینده اصلا قابل مقایسه نیست وارزش دارد انسان زندگی مادی و دنیوی را با زندگی اخروی مقایسه کند وآخرتش را به بهای دنیا بفروشد. عمر انسان در دنیا مانند غنچه گل است که پس از چند روز پرپر می شود.

6. هدایت قرآنی: «هذا بَیانٌ لِلنَّاسِ وَ هُدىً وَ مَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقین‏»،قرآن برای مردم بیان ولی برای انسان های باتقوا موعظه است.

۹۳/۱۱/۱۰
شاگرد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی